عزت و مناعت
«خطبهی فراموش نشدنی زینب کبری در بازار کوفه یک حرف زدن معمولی نیست، اظهارنظر معمولی یک شخصیت بزرگ نیست؛ یک تحلیل عظیم از وضع جامعهی اسلامی در آن دوره است که با زیباترین کلمات و با عمیقترین و غنیترین مفاهیم در آن شرایط بیان شده است. قوّت شخصیت را ببینید؛ چقدر این شخصیت قوی است. دو روز قبل در یک بیابان، برادر او را، امام او را، رهبر او را با این همه عزیزان و جوانان و فرزندان و اینها از بین بردهاند، این جمع چند ده نفره ی زنان و کودکان را اسیر کردهاند، آوردهاند در مقابل چشم مردم، روی شتر اسارت، مردم آمدهاند دارند تماشا می کنند، بعضی هلهله می کنند، بعضی هم گریه می کنند؛ در یک چنین شرایط بحرانی، ناگهان این خورشید عظمت طلوع میکند؛ همان لحنی را به کار میبرد که پدرش امیرالمؤمنین بر روی منبر خلافت در مقابل امت خود به کار میبرد؛ همان جور حرف میزند.»[2]آدمی وقتی که در این خطبه های شگفت، تأمل و آنها را بررسی می کند، بی تردید و ناخودآگاه در برابر این عظمت سر تعظیم و تسلیم فرود می آورد.
با این کار دشمنی که به حسب ظاهر در کارزار نظامی پیروز شده است و مخالفین خود را قلع و قمع کرده است و بر تخت پیروزی تکیه زده است، در مقر قدرت خود، در کاخ ریاست خود، تحقیر و ذلیل می شود؛ داغ ننگ ابدی را به پیشانی او میزند و پیروزی او را تبدیل میکند به یک شکست؛ این کارِ زینب کبری است.
فصاحت و بلاغت
بنیانگذار حفظ وقایع و حوادث مهم با ادبیات و هنر، حضرت زینب سلام الله علیها بودند که آن حضرت و همچنین امام سجاد علیه السلام با سخنان روشنگرانه، شیوا و نافذ خود باعث ماندگاری حادثه عاشورا در تاریخ شدند.[3]
خستگی و سختی راه، سپاهیانی که با نیزه آنها را محاصره کرده اند، کودکان و یتیمانی که ناله می کنند و تخریب و اهانت ابن زیاد و یارانش سبب نمی شود که حتی صدای ایشان بلرزد یا کلمات را پس و پیش بگوید. بر عکس، بدون آمادگی قبلی و تحت آن شرایط سخت چنان خطبه ای می خواند که مردم کوفه به یاد خطبه های فصیح و بلیغ امام علی علیه السلام می افتند. همین اتفاق در طول مسیر و کاخ یزید ادامه پیدا می کند و همه مستعمین را به سکوت وامی دارد.
منبع:http://ahlolbait.com/media/10097/%D8%AE%D8%B7%D8%A8%D9%87-%D8%AD%D8%B6%D8%B1%D8%AA-%D8%B2%DB%8C%D9%86%D8%A8-%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85-%D8%A7%D9%84%D9%84%D9%87-%D8%B9%D9%84%DB%8C%D9%87%D8%A7-%D8%AF%D8%B1-%DA%A9%D9%88%D9%81%D9%87